کد مطلب:122460 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:369
برهان 4
برهان و دلیل عقلی دیگر بر اثبات لزوم وجود ولی و حجت در میان خلق همانا از راه مناسبت بین فاعل و قابل است.
نظر باینكه مطابق برهان و قاعده ی عقلیه بین فاعل و قابل در افاده و استفاده و در مقام افاضه و استفاضه و اخذ فیض وجود و كمالات وجود و در مقام هدایت تكوینی و تشریعی مناسبت و سنخیت بین مفید و مستفید و مفیض و مستفیض لازم و ضروری است و از طرفی جای هیچ شك و شبهه نیست كه ذات اقدس حقتعالی و مبدء اعلی در غایت ترفع و در نهایت تقدس و تنزه است و خلق و مخلوقات در غایت تسفل و نهایت تنزل است پس از این جهت خلق را با خدا مناسبتی و مجانستی نیست و بدیهی است كه رؤیت و شهود حسی آن ذات قدوسی جهات محال است و معاشرت و ملامست و محاجه با او ممكن نیست.
پس بالضرورة العقلیه برای افاده حقتعالی بخلق و استفاده خلق از خدا و بلحاظ افاضه ی مبدء اعلی بمخلوق و استفاضه مخلوق از خالق متعال در نظام
[ صفحه 187]
تكوین و تشریع و برای هدایت بندگان و ایصال فیض الهی بآنان وجود رابط و وسیله ای لازم و ضروری است.
و شكی نیست كه هر كسی لیاقت این وساطت و رابط واقع شدن بین خالق و مخلوق را ندارد بنابراین باید انسان كاملی باشد كه قابلیت این ارتباط و وساطت را داشته باشد و آن انسان كامل عبارت است از انسان ولی و حجت كه دارای دو قوه است قوه ی لاهوتیه و قوه ی ناسوتیه و دارای دو جنبه است جنبه ی یلی الربی و جنبه ی یلی الخلقی و اوست كه می تواند بجنبه ی لاهوتی و یلی الربی فیض را از صقع ربوبی بگیرد و بجنبه ناسوتی و یلی الخلقی ایصال بخلق نماید و اوست كه لایق است رابط و وسیله و واسطه فیض بین واجب و ممكن واقع شود و اوست كه می تواند برزخ بین وجوب و امكان باشد و البته این انسان كامل كه در عرف اسلام عبارت است از ولی و بعبارت دیگر (حجت الله) موید من عندالله و مودب بآداب حكمت الهیه و تربیت شده ی دانشگاه (علمه شدید القوی) و تعیین شده ی از جانب خدا است و هیچگاه ارض عالم امكان از وجود او خالی نیست میخواهد وجودش ظاهر و آشكار باشد یا از دیده ی خلق غایب و پنهان باشد در هر حال وجودش لازم و ضروری است و هوالمطلوب.
[ صفحه 188]
نظر باینكه مطابق برهان و قاعده ی عقلیه بین فاعل و قابل در افاده و استفاده و در مقام افاضه و استفاضه و اخذ فیض وجود و كمالات وجود و در مقام هدایت تكوینی و تشریعی مناسبت و سنخیت بین مفید و مستفید و مفیض و مستفیض لازم و ضروری است و از طرفی جای هیچ شك و شبهه نیست كه ذات اقدس حقتعالی و مبدء اعلی در غایت ترفع و در نهایت تقدس و تنزه است و خلق و مخلوقات در غایت تسفل و نهایت تنزل است پس از این جهت خلق را با خدا مناسبتی و مجانستی نیست و بدیهی است كه رؤیت و شهود حسی آن ذات قدوسی جهات محال است و معاشرت و ملامست و محاجه با او ممكن نیست.
پس بالضرورة العقلیه برای افاده حقتعالی بخلق و استفاده خلق از خدا و بلحاظ افاضه ی مبدء اعلی بمخلوق و استفاضه مخلوق از خالق متعال در نظام
[ صفحه 187]
تكوین و تشریع و برای هدایت بندگان و ایصال فیض الهی بآنان وجود رابط و وسیله ای لازم و ضروری است.
و شكی نیست كه هر كسی لیاقت این وساطت و رابط واقع شدن بین خالق و مخلوق را ندارد بنابراین باید انسان كاملی باشد كه قابلیت این ارتباط و وساطت را داشته باشد و آن انسان كامل عبارت است از انسان ولی و حجت كه دارای دو قوه است قوه ی لاهوتیه و قوه ی ناسوتیه و دارای دو جنبه است جنبه ی یلی الربی و جنبه ی یلی الخلقی و اوست كه می تواند بجنبه ی لاهوتی و یلی الربی فیض را از صقع ربوبی بگیرد و بجنبه ناسوتی و یلی الخلقی ایصال بخلق نماید و اوست كه لایق است رابط و وسیله و واسطه فیض بین واجب و ممكن واقع شود و اوست كه می تواند برزخ بین وجوب و امكان باشد و البته این انسان كامل كه در عرف اسلام عبارت است از ولی و بعبارت دیگر (حجت الله) موید من عندالله و مودب بآداب حكمت الهیه و تربیت شده ی دانشگاه (علمه شدید القوی) و تعیین شده ی از جانب خدا است و هیچگاه ارض عالم امكان از وجود او خالی نیست میخواهد وجودش ظاهر و آشكار باشد یا از دیده ی خلق غایب و پنهان باشد در هر حال وجودش لازم و ضروری است و هوالمطلوب.
[ صفحه 188]